از نظمی که داشت حیرت می کردم. هیچ وقت نشد کسی را معطل خود کند اگر قرار و یا برنامه ای داشت، گاهی نیم ساعت زودتر مهیای رفتن میشد تا قبل از وقت، آنجا باشد.وقتی میخواستیم به جایی برویم زودتر از بقیه لباس می پوشید و مینشست تا بقیه آماده شوند.تا قبل از آن که بیماری گ، او را از پا بیاندازد، به هر زحمتی بود خودش کارهایش را انجام می داد.ما بچه ها که در خدمتگزاری آماده بودیم، اما حتی به اندازه آوردن یک لیوان آب هم از ما درخواستی نداشت.راوی: حجت الاسلام علی
مصباح ، حجتالاسلام مجتبی مصباحمنبع : کتاب خط ها و خاطره ها (گذری بر زندگی
علامه محمدتقی مصباح) خاطره شماره ۲۱۸ و ۲۲۴.علامه مصباح فرمودند : «همه ما این را میدانیم ولی در عمل فراموش میکنیم که این لحظات زندگی چقدر ارزشمند است. اگر بدانیم از هر نفس کشیدنش ما میتوانیم چقدر استفاده کنیم برای زندگی ابدی خودمان، خیلی بیشتر قدرش را میدانیم؛ ولی غفلت می کنیم. گاهی نه تنها از این لحظات بسیار گرانبها استفاده ای نمی کنیم، بلکه سعی می کنیم یک جوری بگذرانیم که نفهمیم چگونه گذشت. سرگرمی های سالم و حلال، گاهی برای این است که انسان نفهمد زندگی چگونه گذشت. بدبخت آن کسانی هستند که طوری این سرگرمی را برای خودشان درست میکنند که عقلشان هم از بین برود؛ حالا با مواد مخدر یا با مسکرات یا با چیزهای لهو و لعبی که حرام است چقدر بیچارگی است که آدم سرمایه ای داشته باشد و آن را به دست خودش آتش بزند!»منبع : کتاب خط ها و خاطره ها (گذری بر زندگی علامه محمدتقی مصباح) خاطره شماره ۲۴۴.علامه در جمع تعدادی از دانش آموختگان طرح ولایت فرمود:«بیعت مردم کوفه با مسلم بن عقیل در واقع بیعت با امام حسین بود؛ چون حضرت مسلم، نمایندۀ امام بود. اگر امام حسین برای ١٤٠٠ سال بعد یک چادر، دو امداد...
ما را در سایت یک چادر، دو امداد دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : fehadi بازدید : 66 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 16:02